به گزارش آرمان اصفهان، انگار همین دیروز بود که علم و کتلها برافراشته شدند و شهر را یکپارچه سیاهپوش کردند؛ سیاهپوش سفری که چهارده قرن از شروع آن میگذرد و ما هر روز انتظار پایانش را میکشیم.
با همه کاستیهایمان، خزان این دوران هم به اشک و ناله و اندوه گذشت و ما را وارد ماهی کرد که بهراستی باید به یمن برکتش سجده شکر به جای آورد؛ بهاری که فقط ربیع ماههای قمری نیست و با نشانگانش میتواند فرصتی برای همه شاگردان کلاس عاشورا باشد، کافی است که بخواهیم. ب
ربیع چه در چَنته دارد؟
پیش از آنکه بخواهیم وارد بحث اصلی خودمان شویم، اجازه بدهید روزشمار این ماه قمری را با هم تورقی کنیم و ببینیم که در طول این ماه و در روزهای آینده چه در پیش داریم.
لیلهالمبیت: در اولین شب این ماه که به «لیلهالمبیت» شهرت دارد، در سال سیزدهم بعثت، حادثه مهم تاریخى رخ میدهد که در آن رسول خدا(ص) برای خنثیکردن نقشه دشمنان شبانه از مکه بهسوی مدینه هجرت میکنند و امیرمومنانعلى(ع) براى اغفال دشمنان، فداکارانه در بستر ایشان میخوابند؛ حادثهای عظیم که شأن نزول دویست وهفتمین آیه سوره مبارکه بقره بر پیامبر صلح و دوستی شد. «برخى مردمِ باایمان و فداکار جان خود را دربرابر خشنودى خدا مىفروشند و خداوند نسبتبه بندگان مهربان است.»
آغاز یک حکومت: در روز هشتم ماه ربیعالاول سال٢۶٠هجری قمری امام حسنعسکرى(ع) به دستور معتمد عباسی به شهادت میرسند و از همان روز، امامت حضرت صاحبالزمان(عج) نیز آغاز میشود که سزاوار است در این روز، محزون و اندوهناک بود؛ چراکه صاحب این مصیبت در آن روز، حجت عصر و امام زمان ارواحالعالمینفداه هستند؛ ازطرفی، شکرانه آغازخلافت آن حضرت هم واجب و ضروری است.
روز ازدواج: پانزده سال پیش از هجرت پیامبراسلام(ص)، رسول خدا در ٢۵سالگی با حضرت خدیجه کبری(س) ازدواج کردند که ماحصل این ازدواج، مولودی بهشتی به نام فاطمه(س) شد. نقل است خدیجه کبری(س) از زنان باکیاست قریش بود که افزون بر کثرت مالومنال به عقل و تدبیر و پاکی هم شهرت بسیار داشت؛ تاآناندازه که او را «طاهره»، «مبارکه»، «سیده نسوان» و «ملکه بطحاء» مینامیدند.
آغاز هفته وحدت: این روز مطابق نظر مرحوم شیخ کلینى و مسعودى و همچنین مشهور میان اهل تسنن، روز ولادت باسعادت نبىمکرم اسلام(ص) است. همچنین در این روز رسول خدا(ص) بعد از دوازده روز که مسیر راه میان مکه و مدینه را پیمودند، وارد مدینه منوره شدند که برگ زرین دیگری در صفحه تاریخ صدر اسلام محسوب میشد.
میلاد ختم رسول: مشهور میان علماى امامیه آن است که روز هفدهم ربیعالاول، روز ولادت باسعادت رسول خدا، حضرت محمدمصطفی(ص) است و معروف آن است که ولادتشان هنگام طلوع فجر روز جمعه، سنه عامالفیل در مکه معظمه، واقع شده؛ همچنین در چنین روزی در سال٨٣هجرى قمرى امامجعفرصادق(ع) متولد میشوند و مکتب تشیع باجهاد علمی وعملی حضرت عالمگیر میشود. این روز پایان هفته وحدت امت اسلامی نیز هست.
شرط ادب را بهجا آوریم
گفتیم که این ماه سراسر برکت و رحمت است و باید به شکرانه این نعمت سجده شکر بهجا آورد و خداوند را بر اینهمه محبتش سپاس گفت. در کتاب شریف مفاتیحالجنان شیخ عباس قمی(ره) و برخی دیگر از کتابهای مستدل دینی برای این شکرانه، آداب و اعمالی توصیه شده که مستحب است در حد توان آنها را بهجا آوریم.
روز اول یعنی امروز را باید به شکرانه لیلهالمبیت روزه گرفت. اگر روزه دارید که خوشابهحالتان و اگر ندارید، بهتر است از ثواب سایر اعمال در این روز غافل نشوید. خواندن زیارت پیامبراکرم(ص) و امیرمومنانعلی(ع) در این روز توصیه شده. بنابر نظر فقها و براساس آنچه در روایات مستند و معتبر آمده، مستحب است که مومنان در این شب، به یاد مجاهدت امیرمومنانعلی(ع) در لیلهالمبیت، با حضور در مساجد تا سحر به راز و نیاز و مناجات با خداوند متعال بپردازند و آن چیزی که باعنوان بازبودن درِ مساجد تا صبح عنوان شده به این دلیل است، نه تاکید یا احیانا ترویج مسئله خرافی دقالبابکردن مساجد.
در روزهشتم که مصادف با شهادت امامحسن عسکری(ع) است، ضمن برپایی مراسم سوگواری برای حضرت، درصورت امکان باید زیارت ایشان را هم بهجا آورد و زیارتنامه مخصوص این حضرت را هم خواند. این روز همچنین آغاز حکومت جهانی امامعصر(عج) هم هست که خواندن دعای فرج و ادعیه ویژه آن حضرت و هرآنچه مانند صدقه و نماز و… که از دستمان برای سلامتی و فرجشان برمیآید، توصیه میشود.
در روز دهم ربیعالاول، سالروز ازدواج پیامبراکرم(ص) با حضرت خدیجه(س)، گرفتن روزه بهعنوان شکرگزارى، مستحب شمرده شده است.
در روز دوازدهم که به روایتی میلاد نبیمکرماسلام(ص) و آغاز هفته وحدت است، همچنین روز انقراض دولت بنى مروان در سال ١٣٢ هجری هم هست، روزه گرفتن و بهجاآوردن دو رکعت نماز مستحبی که در رکعت اول بعد از حمد، سه بار سوره کافرون و در رکعت دوم بعد از حمد سه بار سوره توحید خوانده میشود، توصیه شده است.
طبق روایات مشهور شیعه، شب هفدهم ربیعالاول، شب ولادت حضرت خاتمالانبیا، محمدمصطفی(ص) شب بسیار مبارکى است؛ انجام غسل در این شب به نیت روز هفدهم و گرفتن روزه در این روز بسیار پرفضیلت است. در روایاتى از ائمهمعصومین(ع) داریم: کسى که روز ١٧ربیع را روزه بدارد، خداوند براى او ثواب روزه یک سال را مقرر مىفرماید. دادن صدقه، احسان کردن و خوشحال کردن مومنان و به زیارت مشاهد مشرفه رفتن در این روز بسیار توصیه شده است. همچنین زیارت رسول خدا(ص) در این روز از راه دور و نزدیک بسیار فضیلت دارد. در روایتى از آن حضرت آمده است: «هرکس بعد از وفات من، قبرم را زیارت کند، مانند کسى است که به هنگام حیاتم بهسوی من هجرت کرده باشد، اگر نمىتوانید مرا از نزدیک زیارت کنید، از همان راه دور بهسوی من سلام بفرستید که به من
مىرسد.»
زیارت امیرمومنانعلى(ع) نیز در این روز مستحب است با همان کیفیتی که امام صادق(ع) در چنین روزی کنار تربت پاک آن حضرت، ایشان را زیارت کردند (این زیارت در بخش زیارات مفاتیحالجنان آمده است). تکریم، تعظیم و بزرگداشت این روز هم بسیار بجاست. مرحوم سیدبنطاووس در کتاب اقبال در تکریم و تعظیم این روز بهخاطر ولادت باسعادت شخص اول عالم امکان و سرور همه ممکنات، حضرت محمدمصطفی(ص) سفارش بسیار کرده است.
علت این سیاهههای تقویم
حتما شما هم با من موافقید؛ اینکه دوازدهم این ماه، میلاد نبیمکرم اسلام(ص) باشد یا هفدهم آن، خیلی توفیری با هم ندارد؛ چراکه اصل مطلب چیز دیگری و در جای دیگری است که باید آن را دریافت. منظورم دلیل این همه بگیر و ببند و اینهمه سیاهه در تقویم است که میخواهد ما را به چیزی یا جایی رهنمون سازد. مجال و تذکری برای آنچه میتوانستیم یا باید میبودیم و نیستیم. درک موضوع خیلی دشوار و بغرنج نیست؛ اما تازمانیکه درست متوجه صورتمسئله نشویم، پاسخ دادن به آن، تلفکردن وقت و انرژی است.
جامعهشناسان معتقدند؛ همه ما با رویه و سبکوسیاقی که این روزها در زندگی به سبک غربی آن هم از نوع دوان دوانش درپیش گرفتهایم، دیر یا زود به یک نتیجه خواهیم رسید و آن همان چیزی است که غرب هم این روزها آن را دریافته؛ راه رفته را باید برگشت! بازگشتی به گذشته و همه ارزشهای خوب اخلاقی که پیشینیانمان، آنها را درقالب آیین و قاموس از پیشوایان دینی خود، برای رهنمود مردم دریافته بودند. قسمت دردناک ماجرا هم اینجاست که همه آنچه خوبان دارند، ما همه را یکجا داریم و باز از بیگانگانش تمنایش
میکنیم.
باور ندارید، سری به دل نوشتههای بیشتر اندیشمندان و مستشرقان غربی بزنید تا بدانید که خود چه در چنته دارید و از آن بیخبرید. بهطور مثال، پیرسیمون لاپلاس، منجم معروف فرانسوی و یکی از صدها شرقشناس غربی است که پس از مطالعه و شناخت زندگی پیامبر اسلام(ص)، در اعتراف به حقانیت این آیین برای زندگی امروز میگوید: «ما به ادیان آسمانی عقیده نداریم؛ اما آیین حضرت محمد(ص) و تعالیم او دو نمونه اجتماعی برای زندگی بشری است، بنابراین اعتراف میکنم که ظهور دین او و احکام خردمندانهاش، بزرگ و باارزش است و بههمیندلیل از پذیرش تعالیم او بینیاز نیستیم.»
پیامبرمان را میشناسیم؟
آنچه لاپلاس و صدها اندیشمند غربی و شرقی دیگر از آن بهعنوان احکام خردمندانه برای زندگی بشری یاد میکنند، همان اصول اخلاقی سادهای است که پیامبر اکرم(ص) با آن دین اسلام را در بین عرب و عجم فراگیر کردند. از نظر خیلیها برانگیخته شدن آخرین پیامبر خدا در سرزمینی که مردمانش نماد جهالت و گمراهی بودند، خود بزرگترین معجزه پیامبر این دین است که توانست آن اعراب جاهلی را رام و مطیع
سازد.
در منابع معتبر تاریخی درباره اخلاق پیامبر اکرم(ص) که از آن به «خُلق عظیم» یادشده است، میخوانیم: خُلق نازنین پیامبر(ص) بسیار نرم بود؛ بهاینمعنا که نه کسى را با کلام خود میآزرد و نه به کسى اهانت میکرد. دنیا و ناملایمات آن هرگز او را به خشم نمیآورد و وقتى حقى پایمال میشد، از شدت خشم کسى او را نمیشناخت و از هیچچیزى پروا نداشت تا آنکه احقاق حق میکرد. با مردم انس میگرفت و بزرگ هر قومى را احترام میکرد و تولیت امور قوم را به او
واگذار میکرد.
همیشه از مردم برحذر بود و خود را میپایید و درعینحال خُلق خود را درهم نمیپیچید. همواره از اصحاب خود دلجویی میکرد و از مردم حال مردم را میپرسید. هر عمل نیکى را تحسین و تقویت کرده و هر عمل زشتى را تقبیح میکرد. در همه امور میانهرو بود، گاه افراط و گاه تفریط نمیکرد. از غفلت مسلمین و انحرافشان هم غافل نبود. بهمنزلرفتنش به اختیار خود بود و وقتى تشریف میبرد، وقت خود را در خانه به سه بخش تقسیم میکرد؛ قسمتى را براى عبادت خدا و قسمتى را براى بهسربردن با اهلش و قسمتى را به خود اختصاص میداد. در آن قسمتى هم که مربوط به خودش بود، باز به کلى قطع رابطه
نمیکرد.
چگونه بهترین باشیم؟
جامعهشناسان معتقدند که اخلاق نیکو و رفتار پسندیده در تعامل با مردم، از مهمترین عوامل موفقیت و پیشرفت آدمی در اجتماع است که رواج آن در میان اقشار مختلف، موجب گسترش عدالت اجتماعی نیز خواهد شد؛ ازاینرو در ادامه براساس سیره و سنت پیامبر اکرم(ص) چند توصیه اخلاقی و رفتاری برای شما خواهیم داشت.
همیشه گشادهرو باشید
قرآن کریم خطاب به پیامبر اکرم(ص) میفرماید: «و به برکت رحمت الهی، در برابر مردم نرم و مهربان شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو پراکنده میشدند». خداوند بهصراحت در این آیه، اخلاق نیکو را عامل موفقیت پیامبر اسلام(ص) در جذب مردم عنوان میکند و امام صادق(ع) هم دراینباره میفرمایند: «خوبی در حق مردم و حُسن خلق، موجب آبادی سرزمینها و جامعه میشود». بهعبارتی میتوان رفتار شایسته و برخورد مناسب با دیگران و پذیرش آنان با روی گشاده را مهمترین عامل در تقویت روابط و مناسبات اجتماعی دانست که زمینه حل بسیاری از مشکلات اجتماعی و گرفتاریهای امروز مردم مانند مشکلات عصبی و روانی را فراهم میکند.
تواضع را فراموش نکنید
تواضع و فروتنی دربرابر مردم، در دنیا محبوبیت اجتماعی و در آخرت، رضایت الهی را به دنبال دارد و از مسائل مهمی است که اولیای خدا همواره مردم را به آن سفارش کردهاند. پیامبر اکرم(ص) دراینباره فرمودهاند: «همانا تواضع جز رفعت و بلندی مقام، چیز دیگری برای انسان نمیآورد؛ پس تواضع کنید که رحمت خدا بر شما باد!»
با مدارا بهآرامش برسید
ازآنجاکه آدمی موجودی اجتماعی است و زندگیاش پیوسته در ارتباط با دیگران است، حقوق او هم با حقوق دیگران به صورتهای مختلف گره خورده؛ ازاینرو مداراکردن با مردم از مسائلی است که مکتب اسلام به آن توجه خاصی دارد. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «با مداراکردن، خودتان را به آرامش برسانید که خداوند مرا به این موضوع امر کرده است.»
بردباری، شما را میسازد
اولین شرط زندگی اجتماعی، حلیمبودن و بردباری است؛ چراکه زندگی اجتماعی، زندگی با افراد مختلف و با روحیات و سلایق و تفکرات گوناگون است؛ ویژگی پسندیده همه پیامبران الهی دربرابر آزار و اذیت مخالفان و مشرکان. امیرمومنانعلی(ع) حلم و بردباری را از صفات خداوند متعال بیان میکنند و میفرمایند: «سپاس خدایی را که حلمش چنان عظیم است که از خطاها درمیگذرد» و همچنین میفرمایند: «نخستین پاداشی که شخص بردبار از حلم و بردباری خویش به دست میآورد، حمایت مردم از او دربرابر نادان است.»
معصومه متیننژاد