به گزارش آرمان اصفهان، اخیرا خبرهای زیادی از کشف سیارات جدید که شباهتهای زیادی به زمین دارند، دنیای نجوم را تکان داده است و باز هم این سوال پیش میآید که آیا سیارهای دقیقا مشابه زمین وجود دارد؟ مطلب پیشرو که ترجمهای از مقالهای منتشر شده در وبسایت فوربس است به این سوال پاسخ میدهد.
تا ۲۵سال پیش، اگر از ستارهشناسان و اخترشناسان درمورد اینکه آیا سیارات دیگری در اطراف ستارگان وجود دارد، سوال میکردید، آنها به احتمال زیاد اینگونه پاسخ میدانند، «احتمالا، اما بهصورت قطعی نمیدانیم.» به لطف تعدادی از تکنیکهای جدید و تجهیزات پیشرفته، ما در حال حاضر هزاران ستاره در کهکشان خود کشف کردهایم که منظومه شمسی مختص خود را دارند.
سیارات با اندازهها و جرمهای بسیار متنوعی وجود دارند که در فواصل مداری گوناگونی قرار گرفتهاند؛ سیاراتی بزرگتر از سیاره مشتری وجود دارند که در کمتر از ۴۸ساعت حول ستاره خود میگردند، چندین نمونه منظومه شمسی وجود دارد که در آنها و در فاصلهای مشابه با فاصله عطارد تا خورشید، تعداد پنجسیاره قرار گرفته است و تاکنون بیش از ۲۰۰سیاره با ابعادی مشابه زمین در اطراف این ستارهها با انضمام ۲۱دنیای سنگی در مناطق قابل سکونت از ستاره آنها کشف شده است.
تقریبا تمامی این اطلاعات توسط تلسکوپ فضایی کپلر ناسا بهدست آمده است؛ این تلسکوپ یکی از نخستین ابزارهای کشف سیارات فراخورشیدی است که در اختیار ما قرار داشته است.
در روز بیستم اردیبهشت سال جاری پدیده گذر عطارد رقم خورد. در جریان این پدیده، عطارد، نزدیکترین سیاره به خورشید، از مقابل آن عبور کرده و برای مدت کوتاهی مانع از تابش نور قرصی از خورشید میشود.
در آغاز این پدیده، روشنایی ستاره متناسب به میزان پوشیده شدن آن، کاهش مییابد و مجددا با حرکت سیاره افزایش پیدا میکند. این کاهش ظاهری در روشنایی ستاره، هر چقدر هم که ناچیز باشد، ما را با روشی که کپلر، برای شناسایی سیارات اطراف ستارگان دیگر، از آن بهره میجوید، آشنا میسازد. زمانی که یک سیستم سیارهای کاملا با ستارهای نسبت به خط دید ما، در یک راستا قرار گیرد، میتوانیم با مشاهده این گذر، دنیاهای اطراف ستارههای دیگر را شناسایی کنیم.فضاپیمای کپلر میدان دیدی که در حدود ۱۵۰هزار ستاره را شامل میشود، در طول تقریبا ۴سال مشاهده کرده و در طی این دوره، بیش از ۲۰۰۰سیاره و ۱۰۰۰ «سیاره کاندید» در انتظار تایید را شناسایی کرده است.
اما این موضوع به مفهوم آن نیست که تنها ۱ تا ۲درصد از ستارهها در اطراف خود سیاره دارند؛ احتمال وجود داشتن یک همترازی سیارهای خوب با خط دید ما بسیار پایین است و علاوه بر این، ما تنها قادر به تشخیص سیاراتی با تناوب مداری کمتر از زمان مشاهده تلسکوپ فضایی کپلر هستیم، بنابراین قادر به تشخیص هیچ چیزی دورتر از سیاره مریخ نیستیم.هنگامی که آنچه تاکنون مشاهده کردیم با آنچه انتظار وجودش را داریم و هنوز قادر به مشاهدهاش نیستیم، مقایسه کنیم، به برخی چیزهای باورنکردنی خواهیم رسید:
انتظار میرود که اطراف حدود ۸۰درصد از سیستمهای ستارهای، سیاراتی وجود داشته باشند.
اکثریت قریب به اتفاق سیارات دارای ابعادی، حدود سهبرابر ابعاد زمین هستند، نه سیارات غولپیکر گازی.
و اینکه بر اساس تخمینهای به عمل آمده، تنها در کهکشان ما، حدود ۶۰میلیارد سیاره سنگی با مناطق قابل سکونت وجود دارد.
اما تفاوتی مهم بین سیارهای که بهصورت بالقوه قابل سکونت است (سیارهای سنگی که در فاصلهای مناسب از ستارهاش قرار دارد، شرایط جوی آن مانند زمین است و بر روی سطح آن آب مایع وجود دارد.) با سیارهای که میتواند خانهای برای انسانها باشد: یک نسخه دوم واقعی از زمین (٢.٠ Earth)، وجود دارد. چرا که آنچه ما نیاز داریم، بسیار بیشتر خاصتر و دقیقتر از این است. مطمئنا، به یک سیاره سنگی و قابل سکونت نیاز داریم، اما علاوهبراین، به موارد زیر نیز نیازمندیم:
سیارهای که نهتنها شامل اجزای شکلدهنده حیات باشد (که درحقیقت تمام سیارات سنگی باید اینگونه باشند) بلکه در واقع حیات در آن وجود داشته باشد.
جایی که دگرگونیها آن را متوقف نکرده باشند و جایی که در جهت شکلگیری جانداران متنوع، پیچیده و چندیاختهای، در حال تکامل است.
و درنهایت، جایی که ما با سازگاری جزئی، قادر به رشد و بقا در سطح آن باشیم.
اگر ما واقعا خوششانس باشیم، در آنجا به یک دستاورد اضافی نیز خواهیم رسید: جایی که در آن یکی از گونههای پیچیده حیات، به یک تمدن پیشرفته از لحاظ فناوری بدل شده، تمدنی که ما در حال پیشروی به سمتش هستیم. چقدر احتمال دارد که سیاره دیگری نیز در کهکشان وجود داشته باشد که در آن همه موارد یادشده رخ داده باشد؟ یا در کل جهان هستی؟ در حالی که هنوز در این باره اطلاعی نداریم، اما در این خصوص میتوانیم چیزی هوشمندانه بگوییم.
بر اساس پژوهشهای صورت گرفته توسط آدام فرانک و وودی سالیوان، اگر بشریت در جهان هستی نادر نباشد، این بدان معناست که احتمال آن سه گام بزرگ (وجود حیات در یک دنیا، تکامل حیات در جهت شکلگیری جانداران چند یاختهای و یک گونه حیاتی که به تمدنی پیشرفته از لحاظ فناوری دست یافته است) باید حداقل ۲.۵ضرب در ۱۰ به توان منفی ۲۲ باشد، و اگر ما گونهای نادر در کهکشان خود نباشیم، این احتمال حداقل باید ۱.۷ضرب در ۱۰ به توان منفی۱۱ باشد. اما این احتمال به خصوص اگر به دنبال تمدنی پیشرفته نباشیم، میتواند بسیار بیشتر از این نیز باشد.
اجزای شکلدهنده حیات در هر نقطهای که نگاه میکنیم، وجود دارد، از جمله در ابرهای مولکولی، در فضای بین ستارهای، در داخل سیارکها و در دنیای یخزده کمربند کویپر. منظومه شمسی ما ممکن است در اقیانوسهای زیرسطحی در اروپا یا انسلادوس، در ابرهای بالای سطح سیاره زهره، در زیر سطح سیاره مریخ یا حتی با مواد شیمیایی کاملا متفاوت در دنیای مملو از متان تایتان، دارای حیات باشد.
اگر احتمال وجود یک جهان قابل سکونت که در واقع انسانها قادر به ادامه حیات بر روی سطح باشند، حتی یک در میلیون باشد، پس تنها در کهکشان راه شیری دهها هزار دنیا وجود خواهد داشت که میتوانند نسخه دوم از زمین باشند و نزدیکترین آنها به احتمال زیاد، هزار سال نوری با ما فاصله دارد.
انتهای پیام/ شهر آرا